«سران فتنه» عبارتي است كه پس از انتخابات رياست جمهوري ايران در سال ۱۳۸۸، در ادبيات حكومتي نظام جمهوري اسلامي به رهبران اصلاحطلب مخالف دولت به ويژه ميرحسين موسوي، مهدي كروبي و بعضاً سيد محمد خاتمي گفته ميشود.[۱][۲] همچنين از وقايع و ناآراميهاي پس از انتخابات رياست جمهوري سال ۱۳۸۸ به عنوان «فتنه» يا «جريان فتنه» ياد شدهاست.
براي ديدن كليپ سانسورهاي فتنه 88 بر لينك زير كليك كنيد
يك بنر در نيشابور با شعار: «مرگ بر سه نوكر اجنبي/خاتمي، كرّوبي، موسوي
استفاده از اين واژه ريشه در دو قرن ابتدايي اسلام دارد. در طي اين دو قرن از وقايعي مانند خروج حسين ابن علي امام سوم شيعه عليه يزيد خليفه بني اميه، جنگهاي داخلي مسلمانان پس از كشته شدن عثمان خليفه سوم راشدين مانند خروج طلحه و زبير عليه علي خليفه چهارم، خروج عبدالله بن زبير عليه بني اميه و شورش شيعيان ايران و عراق عليه بني اميه كه به سرنگوني بني اميه منجر شد به عنوان فتنه ياد شدهاست.[۳]
محتويات [نهفتن]
۱پيشينه و ريشهشناسي
۲فتنه ناميدن حوادث پس از انتخابات رياستجمهوري ايران در سال ۱۳۸۸
۲.۱موضع گيريها
۳در دولت يازدهم
۴منابع
۵جستارهاي وابسته
پيشينه و ريشهشناسي[ويرايش]
فتنه از مادهٔ «فِتْن» به معناي داخل نمودن طلا در آتش است، و به معناي داخل نمودن انسان در آتش نيز آمدهاست. كلمه «فتنه» در قرآن به معناهاي گوناگون آمدهاست. به معناي عذاب، محصول عذاب، آزمايش و امتحان و واقع نمودن خود يا ديگران در عذاب.[۴]
جعفر سبحاني ميگويد: فتنه گاهي به معناي شورشهاي كور به كار ميرود كه نه هدف مشخصي دارند و نه مقدس هستند. گاهي به معني انقلاب اسلامي به كار ميرود.[۵]
بنا به گزارش برزو در آگاهي از لس آنجلس تايمز، از لحاظ شريعت اسلامي، «فتنهگر» ميتواند مستحق مجازات اعدام باشد.[۶] در صدر اسلام، كشمكشها و جنگهاي داخلي كه در دو قرن اول هجري در جامعه مسلمانان بوجود آمد فتنه ناميده ميشد. مواردي مانند كشمكشهاي بين علي و معاويه كه با رسيدن معاويه به مسند حكومت اسلامي پايان يافت، قيام حسين در كربلا، عليه يزيد (توسط منابع نزديك به امويان)، خروج عبدالله بن زبير عليه يزيد در مكه، قيام شيعيان عراق و ايران عليه سلسله اموي كه به سرنگوني امويان منجر شد. همچنين از شكل گيري و انشقاق مسلمانان و تشكيل شيعه و سني نيز به عنوان فتنه ياد ميشدهاست.[۳]
فتنه ناميدن حوادث پس از انتخابات رياستجمهوري ايران در سال ۱۳۸۸[ويرايش]
در ادبيات حكومتي نظام جمهوري اسلامي، به پيامدها و حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري ايران در سال ۱۳۸۸، با عنوان «جريان فتنه»[۷] و يا «فتنه سال ۸۸»[۸] ياد ميشود، كه يكي از بخشهاي پروژههاي تخريب جمهوري اسلامي بحساب ميآيد كه به آن واژه سازي ميگويند كه در سالهاي اخير دربارهٔ جنبشهاي مردمي و همچنين اقليتهاي مذهبي و NGOها بكار رفتهاست.
اينگونه عبارتها در توصيف جنبش اعتراضي پس انتخابات رياست جمهوري سال ۱۳۸۸، در ميان مقامات و رسانههاي دولتي و وابسته به نظام جمهوري اسلامي، به صورتي گسترده به كار برده ميشوند.[۹]
پس از نهم دي ماه سال ۱۳۸۸ جشنواره فيلم مردمي عمار شكل گرفت. بيشتر فيلمهاي اين جشنواره در مساجد و به صورت رايگان اكران ميشد[۱۰]
موضع گيريها[ويرايش]
ميرحسين موسوي حكومت را در استفاده اين واژهها به «تبليغات سياسي» متهم كردهاست.[۱۱]
به نظر ميرسد از آنجا كه «سيد محمد خاتمي» نسبت به ديگر راهبران اصلاح طلب، همواره نقش ميانه روتري داشته و رئيس جمهور پيشين نيز بود. بيشتر از سوي منتقدان اصولگرا به «مرد خاكستري اصلاحات» لقب داده شده بود. از اين رو حتي بعضي اصولگرايان از نام بردن او بعنوان سران فتنه ابا داشتند يا چه بسا وي را از اين لقب بدور ميدانستند براي نمونه:
محمدرضا باهنر از نمايندگان اصولگراي مجلس كه از سوي بعضي اصولگرايان بعنوان اينكه در خصوص جريان پس از انتخابات رياست جمهوري سال ۱۳۸۸ مواضع صريحي ندارد مورد انتقاد قرار ميگرفت، سه سال بعد، بلافاصله پس از انتخابات مجلس و انتخاب مجدد خود در مجلس (ارديبهشت ۱۳۹۱)، بصورتي شفافتر از پيش، موسوي و كروبي را از سران فتنه خواند[۱۲] و دربارهٔ نقش سيد محمد خاتمي در جريان پس از انتخابات رياست جمهوري سال ۸۸ اظهار داشت: «خاتمي در جريان فتنه به نظام خيلي ظلم كرد، اما از سران فتنه نبود.»[۱۳]
حبيبالله عسكراولادي فعال برجسته هيئت مؤتلفه اسلامي در اظهارنظري گفته بود: «بنده به عنوان هيئت منصفه موسوي و كروبي را مجرم در فتنه [فتنهگر] نميشناسم اما آنها را گرفتار در فتنه [فتنه زده] ميدانم.[۱۴]
در ۴ آذر ۱۳۹۲ بدنبال زمزمهها، اظهارنظرها و پيشنهادهاي ضمني و غيررسمي بعضي اصلاح طلبان دربارهٔ پايان دادن به حصر موسوي و كروبي، احمد جنتي در خطبههاي نماز جمعه، عدالت واقعي دربارهٔ ايندو را بعنوان محارب، حكم اعدام دانست و گفت كه اين حكم بواسطه رأفت اسلامي جاي خود را به حصر خانگي داده است. در پي اين موضع گيري محقق داماد اظهارات جنتي در نماز جمعه را خلاف شرع دانست و موسوي و كروبي را از مصاديق محارب ندانست.[۱۵] و بلافاصله علي مطهري با رد صريح نظرات جنتي، ضمن باورداشتن به تقصيراتي از سوي موسوي و كروبي، مخالفان آندو را عامل اصلي بحران سال ۸۸ دانست.[۱۶] كه موضعگيري مطهري مورد تقدير مرتضي جوادي آملي فرزند آيتالله جوادي آملي واقع شد.[۱۷]
حسين شريعتمداري در آذر ۱۳۹۳ مدعي شد:[۱۸] «بر اساس مداركي كه وي در اختيار دارد، ايده اوليه اجراي تحريمهاي عليه ايران را سران فتنه به آمريكا پيشنهاد دادهاند»
حيدر مصلحي: حضور مردم وضعيت فتنهگران را بهم ريخت اما بايد دانست كه فتنهگران فعاليتهايشان تمام نشده است. فعاليت فتنهگران زماني تمام ميشود كه انقلاب دست از شعارهاي اساسياش بردارد.[۱۹] امروز كساني هستند كه ميخواهند فتنه را كمرنگ كنند. عدهاي ميگويند امام حسين (ع) «حر» را بخشيد شما هم ادامه ندهيد و سران فتنه را ببخشيد. سؤال ما اين است كه چرا سران فتنه را با حر مقايسه ميكنيد؟ حر حقيقت را ديد و توبه كرد. سران فتنه به هيچ وجه قابل مقايسه با حر نيستند.